دیکشنری
داستان آبیدیک
near east
niəɹ ist
فارسی
1
عمومی
::
خاور نزدیك
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ND
NDA
NDCG
NE
NE PLUS ULTRA
NEANDERTHAL
NEAP
NEAP SEASON
NEAP TIDE
NEAPOLITAN
NEAPOLITAN OINTMENT
NEAR
NEAR AT HAND
NEAR BY
NEAR COAST DEFENCE STRATEGY
NEAR EAST
NEAR EXPONENTIAL RELATIONSHIP
NEAR FUTURE
NEAR INFRARED SENSOR
NEAR MISCIBLE
NEAR MISS
NEAR NADIR VIEWING GEOMETRY
NEAR OF KIN
NEAR RANDOM
NEAR SEAS ACTIVE DEFENCE
NEAR SIGHT
NEAR SIGHTED
NEAR SIGHTEDNESS
NEAR SILK
NEAR TERM
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید